الکتریک

سیم و کابل کابل افشان کابل کامپیوتر کابل فشار قوی کابل تخت کابل فرمان کابل زره دار کابل خشک

الکتریک

سیم و کابل کابل افشان کابل کامپیوتر کابل فشار قوی کابل تخت کابل فرمان کابل زره دار کابل خشک

سیم و کابل

سیم و کابل با وجد ساختار یکسانی که دارند، تفاوت‌های زیادی در کارکرد، نوع استفاده و مکان‌های مورد استفاده دارند. استفاده ای که از سیم و کابل در صنعت می‌شود، از مکان‌های در دسترس مانند دیوار خانه‌ها، تابلوهای برق و دستگاه‌های الکترونیکی تا مکان‌هایی که به راحتی قابل دسترس نیستند و ‌ سیم و کابل در آنها باید کارآیی لازم را داشته باشند. مکان‌هایی مانند پایه ساختمان، لوله‌های متصل کننده در مجتمع‌های عظیم مانند فرودگاه‌ها، ترمینال‌ها و استادیوم‌های ورزشی. در تمام این اماکن از دو نوع مختلفسیم و کابل استفاده می‌شوند.

 درست است که در نگاه اول، ساختار اصلی سیم و کابل یکسان به نظر می‌رسند. اما در همین ساختار به ظاهر مشابه، سیم و کابل تفاوت‌های چشمگیری در درصد مس، لایه‌های عایق مس و انعطاف پذیری دارند.

در نگاه اول، وظیفه سیم و کابل‌ انتقال برق در ولتاژهای متفاوت است. در ولتاژهای پایین، با توجه به این که عمده وظیفه شامل انتقال برق می‌باشد، لازم نیست که درصد را پایین بیاوریم. زیرا مس یکی از بهترین‌هادی‌های الکتریسیته در جهان است و ترکیب مس با هیچ آلیاژ یا فلز دیگری، چنین کارکردی نخواهد داشت. در نتیجه درصد مس در سیم ٩٩ درصد است.

کابل‌ها، به خاطر حجم بالاتر انتقال الکتریسیته ای که دارند، با یک خطر عمده مواجهند: خطر ذوب شدن! این خطر ذوب شدن در ولتاژهای میانه هم می‌تواند اثر گذار باشد. بنابراین برای کاهش احتمال ذوب شدن مس درون کابل، درصدی از آلومینوم نیز به ساختار بخش‌هادی کابل اضافه می‌شود. آلومینیوم‌هادی خیلی قدرتمندی نیست، اما به دلیل این که نقطه ذوب بالایی دارد، در مناطق گرم و ولتاژهای بالا، به راحتی جلوی ذوب شدن سیم را می‌گیرند.

نکته ای که کاملاً در مورد سیم و کابل‌ مشخص است،  تفاوت ضخامت آن‌هاست. اما نکته جالب در مورد ساختار سیم و کابل این است که کابل‌ها نیز از ترکیب چند سیم با یکدیگر تولید می‌شوند. در حقیقت با نبود سیم، کابلی هم وجود نخواهد داشت. کابل از ترکیب دو سیم فاز و نول تشکیل می‌شود. بعضی از کابل‌ها، دارای یک سیم ارت نیز هستند که صرفاً وظیفه خارج کردن الکتریسیته ساکن و جلوگیری از اتصالی کردن سیم‌ها با یکدیگر را دارد.

سیم‌ها نیز دارای ضخامت‌های متفاوتی هستند. سیم‌های تک رشته ای یا مفتولی، ضخامت کمتری دارند، اما به علت این که در سیم‌های مفتولی عایقی ضخیمی وجود ندارد، در کارهایی که تغییرات آب و هوایی و جوی در روی این سیم‌ها تاثیرگذار باشد، از سیم تک رشته ای استفاده نمی شود.

 به نظر می‌رسد که در بین سیم و کابل سیم‌ها دارای انعطاف بیشتری هستند. این فرضیه تا زمانی درست است که نمی دانیم کابل‌ها، ترکیب چند سیم با یکدیگر هستند. چیزی که کابل‌ها را زمخت و غیر قابل انعطاف نشان می‌دهد، قطر و ضخامت آن‌ها است.

در خانواده سیم‌ها، سیم‌های چند رشته ای هر چه قدر هم  که ضخیم باشند، از سیم و کابل های مفتولی انعطاف بیشتری دارند و در مواردی که نیاز به لحیم کاری است، از سیم‌های چند رشته ای استفاده می‌شود. مانند مدارهای الکتریکی و کابل‌های برق. سیم‌های تک رشته ای ضخامت بیشتری از رشته‌های سیم چند رشته ای دارند و به همین دلیل ساده، انعطاف پذیرتر هستند.

این موضوع در مورد کابل‌ها هم صادق است. هر چه قدر هم که سیم و کابل ضخیم تر باشد، اگر عایق کابل محکم و غیر قابل انعطاف نباشد، کابل نیز انعطاف پذیر خواهد بود. کابل‌هایی که قرار است در زیر زمین و مکان‌هایی مانند لوله‌های شهری و ... استفاده شوند، دلیلی برای زمختی و سفتی ندارند. اما کابل‌هایی که روی تیرهای چراغ برق قرار می‌گیرند، باید به قدری محکم باشند که خستگی ناشی از تحمل وزنشان، کمتر آنها را آسیب پذیر نماید.